سیگار برگ ایرانی
خرید سیگار برگ ایرانی
سرانجام رویا به حقیقت پیوست !!!
بعد از گذشت زمانی طولانی در حدود یک دهه ، فرآیند تحقیق ، کسب تجربه و مهارت ، تهیه امکانات سخت افزاری و مواد اولیه لازم ، آماده سازی شرایط مناسب جهت نگهداری برگ های توتون بصورت کنترل شده و استاندارد ، کسب دانش ترکیب برگ های توتون :Blending بالاخره سیگار برگ دست پیچ شده : Handrolled در ایران توسط انجمن پاسارگاد تاباک به مدیریت جناب آقای رحیمی ( ماسترو رحیمی ) از بهترین برگ های توتون کوبایی ، تهیه ، رونمایی و روانه بازار مصرف شد .
ماسترو رحیمی : روایتی از ارادهای استوار و تولد سیگار برگ ایرانی در مجموعه پاسارگاد تاباک
در دنیای پیچیده و پر از شکوه سیگار برگ، جایی که نامهایی مانند کوبا، نیکاراگوئه و جمهوری دومینیکن با ذوق و احترام بر زبانها جاری میشود، شنیدن نام ایران به عنوان یک تولیدکننده سیگار برگ دستساز و باکیفیت، در نگاه اول ممکن است غیرمنتظره به نظر برسد. دنیای سیگار برگ دنیای سنت، دانش فنی، اقلیم منحصربهفرد و دسترسی به منابع جهانی است. کشوری که تحت شدیدترین تحریمها قرار دارد، با محدودیتهای گسترده در دسترسی به دانش، متریال و ارتباطات بینالمللی، چگونه میتواند در این عرصه ظاهر شود؟
پاسخ این سوال در یک کلمه خلاصه نمیشود؛ این پاسخ، داستان مردی است که رویایی را در ذهن پروراند و با دستان خالی، آن را به واقعیتی ستودنی تبدیل کرد. این داستان، روایت تولد سیگار برگ ایرانی است؛ روایتی که با نام «امیرحسین رحیمی» یا همان «ماسترو رحیمی» و مجموعه پیشگام او، «پاسارگاد تاباک»، گره خورده است. مجموعهای که حدود ۱۵ سال پیش، در شرایطی که هیچکس حتی به فکرش هم نبود، به عنوان اولین مرکز تخصصی توتون و تنباکو، پیپ و سیگار برگ در ایران تأسیس شد و به نقطه عطفی در تاریخ تنباکوی کشور تبدیل گشت.
پیدایش یک ایده – چشماندازی در تاریکی
بازگشت به حدود ۱۵ سال پیش، بازار تنباکوی ایران تصویر کاملاً متفاوتی داشت. این بازار به طور کامل تحت سلطه سیگارهای صنعتی و تنباکوی معلق (قلیان) بود. مفهوم «سیگار برگ پریمیوم» یا «آفیشینادو» (Aficionado) یک کلمه ناشناخته و لوکس بود که تنها در فیلمها و ادبیات خارجی دیده میشد. در چنین فضایی، جرقهای در ذهن جوانی به نام امیرحسین رحیمی زده شد. او نه تنها یک مصرفکننده، بلکه یک پژوهشگر و عاشق حقیقی دنیای تنباکو بود. او باور داشت که اقلیم و خاک ایران، پتانسیل لازم برای پرورش توتون سیگار برگ را دارد و مهمتر از آن، او باور داشت که اراده انسان میتواند بر هر محدودیتی غلبه کند.
ایده ماسترو رحیمی صرفاً وارد کردن و فروش سیگار برگ خارجی نبود؛ بلکه بسیار جسورانه و عمیقتر بود: تولید یک سیگار برگ کاملاً ایرانی، از بذر تا محصول نهایی. این ایده در آن دوران، شبیه به یک رویای دستنیافتنی بود. چالشها از همان ابتدا، کوهی از مشکلات را پیش روی او قرار میدادند:
1. نبود دانش فنی : هیچ کتاب، مقاله یا منبع آموزشی به زبان فارسی در زمینه کشت، تخمیر، پختن و رول کردن سیگار برگ وجود نداشت. دسترسی به منابع بینالمللی نیز به دلیل محدودیتهای اینترنتی و تحریمها، تقریباً غیرممکن بود.
2. نبود بذر و متریال: بذرهای اصیل توتون سیگار برگ (مانند انواع کوبو، کوروخو، کنتیکت و…) در دسترس نبودند. تجهیزات تخصصی مانند دستگاههای کنترل رطوبت و دما (هیگرومتر و ترموستاتهای حرفهای)، چاقوهای تخصصی برش برگ (چاوِتا)، تختههای برش (خونا) و حتی قالبهای فشاری سیگار (پرسا) باید از صفر ساخته یا با هوش و خلاقیت جایگزین میشدند.
3. نبود تجربه و مربی: هیچ فرد یا کارگاهی در ایران وجود نداشت که بتواند تجربیات خود را در این زمینه منتقل کند. ماسترو رحیمی و تیمش باید خودشان معلم خودشان میشدند و هر مرحله را با آزمون و خطا، گرانقیمت و زمانبر، میآموختند.
اینها تنها بخشی از مشکلاتی بودند که یک کارآفرین معمولی را از ادامه راه بازمیداشت. اما ماسترو رحیمی معمولی نبود.
از دانه تا خاک – آزمایشی برای یافتن هویت ایرانی
اولین و حیاتیترین گام در تولید سیگار برگ، کشت توتون است. کیفیت برگ نهایی، مستقیماً به نوع بذر، خاک، آب و هوا بستگی دارد. ماسترو رحیمی سالها را صرف تحقیق و آزمایش در مناطق مختلف ایران کرد. او به دنبال اقلیمی بود که بتواند شرایط نزدیک به مناطق مشهور جهان مانند وله سِ (Vuelta Abajo) در کوبا یا یاکیمال در دومینیکن را شبیهسازی کند.
این مسیر پر از ناکامی بود. بسیاری از بذرهایی که با زحمت فراوان به دست آمده بودند، یا جوانه نزدند یا گیاهان حاصل از آنها، برگهای ضعیف و بیکیفیتی داشتند. او مجبور شد با تکیه بر دانش کشاورزی سنتی ایرانی و ترکیب آن با اصول مدرن، روشهای کشت خود را ابداع کند.
انتخاب مناطق کشت ، مدیریت آبیاری، کنترل آفات و بهویژه فرآیند مهم «شاخهزنی» (Topping) و «برداشت برگها به صورت پراکنده» (Priming) همگی با دقت و وسواس فراوان انجام میشد تا برگهایی با ضخامت، روغن و شیرینی مناسب به دست آید.
نهایتاً پس از سالها تلاش، موفق شد در کنار برگ های تنباکوی وارداتی ، توتونهایی با مشخصات منحصربهفرد ایرانی پرورش دهد. برگهایی که طعم و عطر خاک ایران را در خود داشتند و پایهای برای یک سیگار برگ با هویت مستقل شکل میدادند. این موفقیت، اولین پیروزی بزرگ در برابر طبیعت و محدودیتها بود.
شیمی توتون – هنر تخمیر و پختن
پرورش و تهیه توتون اولیه تنها نیمی از راه بود . نیمی دیگر که شاید پیچیدهتر و حساستر باشد، فرآیند «تخمیر» (Fermentation) و «کهنه کردن» (Aging) برگهاست. این فرآیندها هستند که برگ خام و تلخ توتون را به مادهای معطر، پیچیده و قابل استفاده برای سیگار برگ تبدیل میکنند.
تخمیر فرآیندی بیوشیمیایی است که در آن، آمونیاک و سایر مواد ناخواسته از برگ خارج شده و طعمها و عطرهای پنهان در آن آزاد میشوند. در کارخانههای بزرگ جهان، این فرآیند در انبارهای عظیم و با کنترل دقیق دما و رطوبت انجام میشود. ماسترو رحیمی و تیمش فاقد چنین امکاناتی بودند. آنها با الهام از روشهای سنتی و استفاده از دانش خودساخته، اتاقکهای تخمیر کوچکی را ساختند. آنها با دست، تودههای برگ (Pilón) را میچیدند و دمای آن را با حس دست و تجربه، نه با دستگاههای دیجیتال، کنترل میکردند. هر بار بالا رفتن بیش از حد دما، به معنای از بین رفتن ماهها زحمت بود.
پس از تخمیر، نوبت به پختن یا کهنه شدن برگها میرسید. برگها برای مدت طولانی (از چند ماه تا چند سال) در شرایط رطوبتی کنترلشده نگهداری میشوند تا نرمتر، ملایمتر و پیچیدهتر شوند. این مرحله نیز به دلیل نبود جعبههای چوبی سدر (Spanish Cedar) و سیستمهای رطوبتساز صنعتی، با خلاقیت تمام انجام میشد. آنها با استفاده از روشهای جایگزین، محیطی را شبیهسازی کردند که برگها بتوانند آرام آرام به بلوغ طعمی خود برسند. این مرحله، جایی بود که هنر با علم در هم میآمیخت و ماسترو رحیمی، یک شیمیدان و هنرمند بود.
روح سیگار – دستان ماسترو در گالِرا
یک برگ توتون، هرچقدر هم که باکیفیت باشد، تا زمانی که به دست یک «تورسدور» (Torcedor) یا رولکننده حرفهای تبدیل به سیگار نشود، تنها یک برگ است. هنر رول کردن، روح سیگار برگ است. این هنر شامل ترکیب هوشمندانه برگهای مختلف برای ایجاد طعم، قدرت و سوختن مطلوب است.
یک سیگار برگ از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
* پرکننده (Filler): قلب سیگار که از ترکیب برگهای مختلف (لِخِرو، سِکو و وُلادو) برای ایجاد پیچیدگی طعمی ساخته میشود.
* لایه میانی (Binder): برگی که پرکننده را در خود نگه میدارد و به سیگار شکل میدهد.
* لفاف (Wrapper): گرانترین و باکیفیتترین برگ که زیبایی، بخش بزرگی از طعم و تجربه کشیدن سیگار را تشکیل میدهد.
ماسترو رحیمی باید این هنر پیچیده را، بدون هیچ استادی، میآموخت. او و همکارانش ساعتها ویدیوهای موجود را (هرچند محدود) تماشا میکردند، تکههای برگ را تمرین میکردند و انبوهی از برگها را به هدر میدادند تا بتوانند فشار مناسب دست، تکنیک برش و هنر ترکیب برگها را بیاموزند. آنها «گالِرا» (Galera) یا کارگاه رول کردن خود را در پاسارگاد تاباک تأسیس کردند؛ جایی که برای اولین بار در ایران، سیگارهای برگ به صورت کاملاً دستی تولید میشدند.
هر سیگاری که از دستان ماسترو و تیمش خارج میشد، حاصل سالها تحقیق، آزمون و خطا و عشق بیدریغ بود. این سیگارها فقط یک محصول مصرفی نبودند؛ آنها نماد استقامت، خلاقیت و غرور ملی بودند.
پاسارگاد تاباک – جزیرهای از تعالی در فرهنگ تنباکوی ایران
مجموعه پاسارگاد تاباک که به عنوان اولین مرکز تخصصی توتون و تنباکو در ایران شناخته میشود، فراتر از یک فروشگاه بود. این مجموعه به یک مرکز فرهنگی، آموزشی و تجمعی برای علاقهمندان این حوزه تبدیل شد. ماسترو رحیمی نه تنها محصول تولید میکرد، بلکه فرهنگ مصرف صحیح را نیز آموزش میداد. او به مشتریان خود یاد میداد که چگونه سیگار را برش بزنند، روشن کنند و از طعمهای مختلف آن لذت ببرند.
سیگارهای تولیدی تحت برند «ماسترو رحیمی»، به سرعت شهرتی پیدا کردند. طعمهای منحصربهفرد آنها که رگههایی از خاک ایران، زمین، چرم و میوههای خشک را در خود داشتند، تجربهای نو را برای آفیشینادوهای ایرانی به ارمغان آورد. پاسارگاد تاباک ثابت کرد که میتوان در سختترین شرایط، محصولی با استانداردهای جهانی تولید کرد و برندی بومی ساخت که با افتخار در کنار برندهای جهانی قرار بگیرد.
نتیجهگیری: میراثی فراتر از دود
داستان ماسترو رحیمی و تولد سیگار برگ ایرانی ، یک داستان کارآفرینی ساده نیست. این روایت ، حماسهای از اراده انسان در برابر نظامهای تحریم و محدودیت است. این داستان نشان میدهد که وقتی عشق، دانش و پشتکار با هم ترکیب شوند، میتوانند کوهها را جابجا کنند.
امیرحسین رحیمی با تأسیس پاسارگاد تاباک، فقط سیگار تولید نکرد ؛ او یک صنعت نوپا را از صفر بنا نهاد ، شغلهای تخصصی ایجاد کرد، دانشی جدید را به کشور وارد کرد و مهمتر از همه ، به نسل جدیدی از ایرانیان نشان داد که میتوان با تکیه بر توان داخلی، به اوجهای رسید و محصولی خلق کرد که در سطح جهانی سرآمد باشد.
امروز ، وقتی یک علاقه مند ایرانی ، یک سیگار برگ «ماسترو رحیمی» را روشن میکند و به دود آن با عطر و طعمی منحصربهفرد نگاه میکند، در واقع به داستان ۱۵ سال تلاش ، استقامت و خلاقیت احترام میگذارد. این سیگار، نماد پیروزی اراده بر تقدیر و نماد این حقیقت است که حتی در انزوای تحریمها، میتوان به جهان پیوند خورد و نام ایران را با افتخار بر لوحی از برگهای توتون حک کرد . میراث ماسترو رحیمی ، فراتر از دود سیگار ، میراث امید و باور به تواناییهای بیپایان ملت ایران است .
Showing all 12 resultsSorted by latest
- سیگار برگ ایرانی
سیگاربرگ سیگاریلو Mastro Rahimi Limited edition 10 small cigars
تومان۱.۰۰۰.۰۰۰ اطلاعات بیشتر
